امروز پر از انرژی ام واسه اینکه دیروز رفتم کلاس و مثل همیشه از دوستام که بمب انرژی ان شارژ شدم
چقدر خوبه که میدونی یه جایی هست که تو رو به اهدافت نزدیک میکنه .
تو رو بزرگ میکنه و تو با ترسایی که مدتها باهاش سر و کله میزدی روبرو میشی و اونا رو پشت سر میذاری .
یه چیزی اینجا مینویسم ولی لطفا کسی نخونه !!!
دیروز یه جورایی میخواستم انصراف بدم نه اینکه فکر کنین از کلاسم راضی نبودماااا نهههه اصصصلا
حقیقت اینه که از خودم راضی نبودم و حس میکردم که جای یه نفری که میتونه بهتر از من باشه رو پر کردم !
ولی وقتی نشستم سرکلاس و دوباره استاد مباحث شیرین و جذاب انگیزش رو میگفتن
همون موقع بود که دوباره توی ذهنم یه صدایی اومد: جیلینگ . جیلینگ .
اون لحظه داشتم یه چیزهایی رو با خودم مرور میکردم و با غول تنبلی و یأس مغزم میجنگیدم
جنگ سختی بینمون بود که یهو استاد گفتن: میخوای بدونی چه باورهایی توی زندگیت داری؟!
تا حالا بهش فکر نکرده بودم اینکه چقدر باور ما آدما میتونه انقدر تاثیرگذار باشه و روی زندگیمون اثر بذاره.
باور یعنی چیزهایی که اطرافت زیاد میبینی، یعنی کسایی که باهاشون بیشتر حرف میزنی بیشتر میری پیششون بیشتر باهاشون وقت میگذرونی
همونا باورهاتو میسازن و تو میشی یه آدم شبیه باور و اعتقادات اونا ولی خودت یه لحظه هم نمیتونی اینو بفهمی !
نمیدونی چون باور چیزی نیس که پیدا باشه یا بتونی ببینیش
با چند تا سوال راحت میتونی بفهمی که من نمیتونم اینجا بگم .
توی همین حرفای استاد بود که فهمیدم باید یه سری به باورهام بزنم و درست و حسابی بریزمشون روی کاغذ و برای خودم برنامه بچینم که اونا رو اصلاح کنم
با تکرار، باورهای ما شکل میگیره . پس میشه رفتارهای خوب رو هر روز تکرار کنی
میتونی بدی هاتو کنترل کنی تا باورهای غلطت ریشه کن بشن . به همین راحتی .
البته به این راحتیام نیس و باید خیلی خیلی تمرین کنی تا باورهای غلط بچگیمون از ذهنمون بپره
و به نظر من، کار نشد نداره .
والسلام
.
به وقت #30 بهمن ماه
درباره این سایت